هنر مینیمالیسم
مقدمه: بازگشت به ذات
مینیمالیسم (Minimalism)، که در دهه ۱۹۶۰ در نیویورک به عنوان یک جنبش هنری و فلسفی برجسته شد، در هسته خود بر شعار معروف “کمتر، بیشتر است” (Less is more) که توسط معمار آلمانی، میس فن در روهه رایج شد، بنا شده است. این جنبش، یک واکنش رادیکال علیه اغتشاش عاطفی اکسپرسیونیسم انتزاعی و هجوم تصاویر مصرفی پاپ آرت بود. هنرمندان مینیمالیسم به دنبال خلوص مطلق، سادگی ساختاری و کاهش اثر هنری به اساسیترین عناصر فیزیکی (فرم، ماده و فضا) بودند. هدف، زدودن هرگونه روایت، استعاره یا دخالت شخصی هنرمند بود تا مخاطب با خودِ واقعی شیء روبهرو شود.
خاستگاه فکری: واکنش به هیجان
ریشههای مینیمالیسم در میل به عینیگرایی و دوری از ذهنیتگرایی مفرط نهفته است.
نفی اکسپرسیونیسم انتزاعی
هنرمندان مینیمال، درام، احساسات شدید و «لمس» شخصی قلممو را که در آثار جکسون پولاک یا ویلم دکونینگ موج میزد، سطحی و غیرضروری میدانستند. آنها به دنبال خلق آثاری بودند که از نظر عاطفی خنثی و بیطرف باشند و به جای پرداختن به روان هنرمند، به واقعیت مادی جهان بپردازند.
تأثیر معماری و فلسفه شئیگرایی
مینیمالیسم تحت تأثیر معماری مدرن و اندیشه فیلسوفانی بود که بر اهمیت “شیئیت” (Objecthood) تأکید داشتند. دونالد جاد، نظریهپرداز اصلی این جنبش، اصطلاح “ابژههای مشخص” (Specific Objects) را مطرح کرد و استدلال نمود که آثار مینیمال نه مجسمه هستند و نه نقاشی؛ بلکه اشیای مادی جدیدی هستند که صرفاً در فضا وجود دارند.
ویژگیهای فرمی: بیطرفی و خلوص
برای رسیدن به خلوص و عینیت، هنرمندان مینیمال مجموعهای از اصول فرمی سختگیرانه را در پیش گرفتند.
هندسه ساده و تکرار
اغلب آثار مینیمال از اشکال هندسی پایه و پیشپاافتاده مانند مکعبها، جعبهها، صفحات و خطوط راست استفاده میکنند. تکرار این اشکال (که به آن ساختار سریالی نیز گفته میشود) یک تکنیک کلیدی است. این تکرار، انتخابهای ترکیببندی هنرمند را حذف میکند و به بیننده اجازه میدهد تا بر ماده، ابعاد و تفاوتهای نوری ظریف تمرکز کند. تکرار این جعبههای یکسان در آثار جاد، بر شیئیت و سیستم تکراری تأکید دارد.

مواد صنعتی و عدم دخالت هنرمند
برای جلوگیری از هرگونه احساسگرایی، هنرمندان از مواد صنعتی و خام مانند فولاد گالوانیزه، آلومینیوم، پلکسی گلاس و نور فلورسنت استفاده میکردند. ساخت آثار اغلب به صنعتگران یا کارخانجات واگذار میشد تا رد هرگونه مهارت دستی و لمس فردی (که ارزش هنری سنتی را بالا میبرد) حذف شود.
هنر مینیمال و فضای پیرامون
ویژگی اصلی مینیمالیسم، نحوه ارتباط آن با فضایی است که در آن قرار دارد.
نقش مخاطب و محیط
آثار مینیمال برای اینکه درک شوند، نیاز به حضور فیزیکی مخاطب دارند. همانطور که بیننده به دور یک جعبه فولادی بزرگ حرکت میکند، درک او از شیء و نور و سایههای آن تغییر میکند. این آثار بیننده را وادار میکنند تا از محیط اطراف (دیوارها، کف، نور گالری) آگاه شود و بدین ترتیب، هنر را از یک پنجره به یک تجربه محیطی تبدیل میکند. به عبارت دیگر، معنای اثر در رابطه بین شیء، فضا و بیننده خلق میشود.
نتیجهگیری: قدرت سکوت
مینیمالیسم یک جنبش آرام و در عین حال رادیکال بود. با حذف تمام اضافات، روایتها و معانی پنهان، هنر را به یک نقطه سکوت رساند. این سکوت، اما سرشار از قدرت است؛ زیرا مخاطب را مجبور میکند که به جای جستجوی نمادها و ایدهها، به وجود محض شیء فکر کند. مینیمالیسم، با اثبات اینکه “کمتر، واقعاً بیشتر است”، راه را برای هنر مفهومی هموار کرد و تأکید کرد که جوهر هنر میتواند تنها در یک خط راست، یک رنگ خالص یا یک مکعب فلزی نیز نهفته باشد.
نقش رنگ در هنر نقاشی و روانشناسی رنگها
نقاشی و گرافیک، یک همزیستی زیبا
هنرمندان مشهور نقاشی و گرافیک جهان
تحول هنر نقاشی از غارنشینی تا عصر دیجیتال
گرافیک و نقش آن در برندسازی و تبلیغات
بهداد نوروزی
به این نویسنده امتیاز دهید و نظرات خود را برای او بنویسید.
معرفی
- پژوهشگر هنر، مدرس دورههای پژوهش محور
- فارغ التحصیل رشته پژوهش هنر، علاقهمند به هنرهای بصری و مدرن
- فعال در زمینه پژوهشی هنر، موسیقی و هنر کاربردی
**بهداد نوروزی** یک پژوهشگر هنر برجسته و مدرسی متعهد است که به طور تخصصی بر روشهای پژوهش محور تمرکز دارد. او فارغالتحصیل رشته پژوهش هنر است و تمرکز آکادمیک او عمدتاً در حوزههای جذاب هنرهای بصری و مدرن قرار دارد. علاوه بر این، او فعالانه در زمینههای پژوهشی نظریه هنر، موسیقی و هنرهای کاربردی مشارکت میکند. کار او پلی میان عمق نظری و آموزش عملی ایجاد میکند.
Author Information
Behdad Norouzi
Please rate this author and write your comments for him.
Introduction:
- Arts Researcher, Instructor of Research-Oriented Courses
- Graduate of the field of Arts Research, interested in Visual and Modern Arts
- Active in the research fields of Art, Music, and Applied Arts
**Behdad Norouzi** is an accomplished Arts Researcher and a dedicated Lecturer specializing in research-oriented methodologies. A graduate in Arts Research, his academic focus lies primarily in the captivating domains of Visual and Modern Arts. Furthermore, he actively contributes to the scholarly exploration of Art Theory, Music, and Applied Arts.
مجله هنری ارس هنر و معماری